کد مطلب:316628 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:248

عطای حسینی
جناب آقای محمد رحیم اسماعیل بیگ، مؤمنی باتقوا بود كه در توسل به اهل بیت عصمت و طهارت، علاقه زیادی به حضرت امام حسین علیه السلام داشت. ایشان می گفت: در شش سالگی به درد چشم مبتلا شدم و این درد، سه سال به طول انجامید و سرانجام هر دو چشم خود را از دست دادم. او در ایام محرم، در روضه ای كه در منزل دایی بزرگوارش حاج محمد تقی اسماعیل بیگ برپا بود شركت كرد. در آن موقع هوا گرم بود و به مردم شربت خنك می دادند، ایشان می گوید: از دایی خود تقاضا كردم كه كار شربت دادن را به من بسپارد.

دایی ام گفت: تو كه چشم نداری!

گفتم: یك نفر با من بیاید تا به من كمك كند، دایی ام قبول كرد. در حال شربت دادن بودم كه مرحوم معین الشریعه، روضه



[ صفحه 25]



حضرت زینت سلام الله علیها را خواند، من سخت متأثر و گریان شدم، به گونه ای كه از خود بی خود شدم.

در آن لحظه بانوی مجلله ای را دیدم و فهمیدم حضرت زینب علیهاالسلام است. بی بی دست مبارك خود را روی دو چشمم كشیدند و فرمودند: «تو خوب شدی و دیگر چشمت درد نمی گیرد.»

به هوش كه آمدم، چشمم را باز كردم، اهل مجلس را دیدم، با شادی و خوشحالی به طرف دایی ام دویدم، مردم با دیدن این معجزه و عنایت، منقلب شدند و اطراف مرا، گرفتند، سپس دایی ام دستور داد كه مرا به اطاقی ببرند تا مردم متفرق شوند. [1] .


[1] داستان هاي شگفت، ص 15.